مهسا و حسین عشق ما

22 ماهگی مهسای عزیز

(16 مرداد 91) با وجودی که الان داریم به 23 ماهگیت هم نزدیک میشیم ولی باید منو ببخشی که تازه میخواهم توصیفی از 22 ماهگیت داشته باشم. بذار به حساب اینکه ماه رمضونه و من هم کمی بی حال. شما را از شیر نگرفتم ولی تا حالا خدا کمک کرده و روزه هم میگیرم. از قرار معلوم هم شما روز به روز به شیر خوردن علاقه بیشتری نشون میدی. آماده شدی بریم پارک و اصرار داشتی که حتماً "اِگ نَگ(عینک)" هم بزنی.     این هم دوست شما ناریکا در پارک.  کلی موقع بازی مراقبت بود و مدام به شما میگفت" دوستم بیا دوستم بیا" وای که چه ماهی بود مابین 21 تا 22 ماهگیت. اواسط تیرماه، نزدیک به 21 ماهگیت دیگه اجازه نمیدادی پوشکت کنم. تا می آمدم پوشک...
16 مرداد 1391
1